چهارمین جلسه اکران و نقد فیلم خصوصی

نام فیلم:سیزده ۵۹

کارگردان:سامان سالور

خلاصه فیلم:سید جلال فرمانده دوران جنگ در اثر موج انفجار به کما میرود و پس از بیست سال در حالتی که پزشکان از هوش آمدن وی ناامید شده اند و تصمیم میگیرند دستگاه های تنفسی را جدا کنند در اثر شوک به هوش می آید و همه را متحیر میکند و برای اینکه سید جلال متوجه گذشت طولانی مدت زمان نشود پزشکان و همرزمانش تمهیداتی را به خرج میدهند که هر آنچه در اطراف سید جلال هست را تبدیل به زمان گذشته بکنند…

بررسی فیلم توسط تماشاچیان:براین باور بودند فیلم خیلی دوست داشتنی بود ولی خیلی از صحنه ها هم دور از واقعیت بوده و همین موضوع باعث دیده شدن ضعف های زیادی شده.فیلم آرمانگرایی قشنگی داشت خصوصاً دیالوگی که میگه دیگه هیچی از جنگ باقی نمونده و حیف که فیلم خوب ساخته نشده که نشه ازش ایراد گرفت.فیلم از سیاه نمایی های زیادی برخوردار بود اوضاع و احوال رزمندگان از سکانس اول تا معرفی رزمندگان سابق در چهره معتاد و مارگیر و کلاش و کلاهبردار اقتصادی دروغ گو هیچ ابایی از نمایش این موضوع نداشته است.دور از واقعیت ترین سکانس فیلم زمانی بود که دکترها قطع امید کردن و میخواستن که دستگاه ها رو جدا کنن با شوک ناگهانی به هوش میاد و اینکه بیماری که بیست سال تو کما بوده مطمئناً چند روز اول قادر به حرف زدن و راه رفتن نیست.این نقطه های ضعیف که خوب کار نشده باعث شده تا فیلم مورد نقد قرار بگیره.این نوع فیلم ها باید طوری پرداخت بشه که هیچ نقدی صورت نگیره.

آمار کلی از نظرات تماشاچیان در محورهای:

۱.اخلاق:صبر و مقاومت در زندگی خانواده های شهدا و رزمندگان.

۲.خانواده:پایبندی بسیار به بنیاد خانواده و عظمت وجود و نگهداری از پدر و احترام به وجود پدر حتی زمانی که در کما بود.

۳.جامعه:فقر نخبگان جنگی ایران از نظر مادی و شرایط نامناسب آنان پس از جنگ.غافل بودن جامعه از حقایق تاریخ کشور خصوصاْ هشت سال دفاع مقدس.

مقالات مرتبط

پاسخ‌ها

  1. سلام
    متشکرم بابت مطالبی که در اینجا قرار میدین.
    و اما در مورد فیلم با اینکه انتقاد های زیادی بهش وارده اما فیلم تاثیر گذاریه در مورد بعضی اتفاقات هم به نظرم میشه گفت گاهی از دردهای جانبازان و رزمندگان جنگ رو خودشون میتونن درک کنن برای ما ذره ای از دردهای جسمی و روحی که تو زمینه های مختلف تحمل میکنن قابل درک نیست و ممکن هست درگیر یه سری اتفاقات بشن که برای ما ناخوشایند باشه تو این فیلم سکانس هایی از این قبیل زیاد دیده میشه

    1. سلام،خواهش میکنم.
      بله،این که شما میگین کاملا درسته،ولی نظر شخصی من اینه که نباید به این وضوح نمایش داده بشه،چون همه قادر به درک این موضوع نیستن

    2. به نظرم مهمه که این حرفا گفته بشه اما همه سختی کار در اینه که این طور صحنه ها خوب نمایش داده بشن اگر کارگردان یا فیلمساز این رو نتونه درست نشون بده عملا موضوع رو تضییع کرده و کار بعدی ها رو سخت تر .

  2. من راستش این فیلمو خیلی وقت پیش دیدم و چیزی که از این فیلم حس کردم این بود که هنر پیشه ها خیلی خوب بازی نمیکردن و تاثیر گذار نبودن .موضوع جالبی داشت اما.
    مثل اینه که ایده ی خوبی داشته باشی ولی ماکتت افتضاح باشه …

    1. اما به نظر من هنرپیشه ها خیلی خوب بازی میکردن ولی چیزی که باعث می شد مخاطب چنین فکری بکنه فیلم نامه بود که بعضی جاها خیلی غیر واقعی نوشته شده بود بعضی وقت ها بعضی قسمت های فیلم نامه به شکلی نوشته میشه که نویسنده از قوه تخیلش استفاده میکنه یعنی ساعت ها ایده پردازی میکنه برای تخیلی نشان دادن قسمت هایی از فیلم و هنرپیشه مجبور اون قسمت از فیلم نامه رو با شگرد و مهارت خودش بازی کنه حالا ممکنه بازی تو اون سکانس از کیفیت خوب یا بد برخوردار باشه که بر میگرده به نظر مخاطب نکته ای که هست در این فیلم خیلی از سکانس ها غیر واقعی نه از دید تخیل ذهن نویسنده بلکه سادلوحانه فریب دادن مخاطب است و در این سکانس ها به نظر من بازیگر هر چقدر هم قدرت و توانایی و مهارت خودش رو نشون بده مخاطب باز هم اون حسی رو که باید دریافت کنه ، نمیکنه مثل سکانسی که سید جلال بیمارستان رو ترک میکنه و کلی از مسافت شهر رو پیاده طی میکنه اون سکانس علاوه بر عدم تاثیر گذاری در ذهن مخاطب ، خنده دار هم بود که یک انسان بعد از بیست سال قرار گرفتن در بستر چنین حرکتی رو انجام بده که اصلا بعید میدونم تواناییشو داشته باشه چون واضح که یک جسم کاملا ضعیفی رو داره. در صورتی که کسی که چند روز در بستر باشه هم نمیتونه چنین کاری بکنه پس وقتی فیلم نامه به این شکل نوشته شده هنر پیشه هر کاریم بکنه به نظر من نمیتونه تاثیر گذار باشه .ولی به نظر من اگر بخوایم این مسایل رو از این فیلم فاکتور بگیریم و چششمون رو به روی از این قبیل اتفاقات فیلم ببندیم فیلم تاثیر گذاریه.